جمعه نامه یزد

 

بسمه تعالی

جمعه نامه:«سال اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل» شماره: 07

امام خمینی(ره):تمام گرفتاری ما از این آمریکاست4/8/1343

امام خامنه ای: من شمشیر را کشیدم، مشغولیم، ما از چپ و راست داریم میزنیم؛ .. ما در جنگِ نرمیم ؛ در جنگِ سیاسی هستیم، در جنگِ فرهنگی هستیم ، در جنگِ امنیّتی و نفوذی هستیم؛ فکرها و اراده‌ها دارند با هم میجنگند. 31/3/95حقوق های نجومی هجوم به ارزشهاست / دولت با حقوقهای نجومی برخورد و به مردم اطلاع رسانی کند2/4/95

گزیده اول فرمایشات مقام معظم رهبری که در مورخ 31/3/95 در جمع شاعران فرمودند، بیانگر این است که سالهای سال است که نظام اسلامی در جنگی تمام عیار قرار داشته و رهبری انقلاب اسلامی با شمشیری کشیده در حال نبرد با دشمنان بیرونی و درونی است و به وظیفه الهی خود به نحو شایسته عمل می نمایند و اما می ماند نقش دیگران در این جنگ، دیگرانی که در طیف های وسیعی قرار دارند که در رأس آنان خواص جامعه می باشند، خواصی که شاید هر یک از آنان بتوانند هزاران و بلکه صدها هزار نفر را به دنبال خود به مدد رهبر برسانند و با درگیر شدن با دشمن در جهات مختلف، کار را برای آنان دشوار نموده و فرصتی را برای تنفس رهبری فراهم نمایند؛ شاید خواصی چون علامه مصباح یزدی و آیت ا... علم الهدی امام جمعه مشهد نمونه های مثال زدنی باشند که حقیقتاً با دشمن می جنگند لذا بیشترین ناسزاها هم از سوی رسانه های استکباری خارجی و دنباله روهای داخلی شان متوجه چنین کسانی است.

 

بلاتشبیه اگر بخواهیم به نمونه ملموسی در صدر اسلام بپردازیم نقش حضرت علی (ع) در تمامی صحنه ها برای یاری رساندن به پیامبر گرامی اسلام (ص) می تواندالگویی برای خواصی باشد که در جایگاه یاوران خاصّ رهبری محسوب می شوند. اگر نگاهی به جنگ احد داشته باشیم، آن زمان که کارزار بسیار سخت شد و عده ای از خواص آن زمان پا به فرار گذاشته و صحنه نبرد را بدون اذن پیامبر اسلام(ص) به سمت کوه احد ترک کردند، حضرت علی (ع) کاملاً بر خلاف مسیر آن خواص، به سمت دشمن رفته و با جنگی نمایان دشمن را متوجه خود می نمودند تا فشار از محل موضع پیامبر گرامی اسلام کم شده و به حضرت آسیبی وارد نیاید. و آن زمان که یکی از افراد دشمن توانست ضربتی به پیامبر گرامی اسلام (ص) وارد نموده و آنحضرت به داخل گودالی پرت شدند؛ آنطرف گمان کرد موجبات شهادت پیامبر گرامی اسلام(ص) را انجام داده و فریاد محمّد(ص) کشته شد را در لشگر قریش بلند نمود. اما عده ای دیگر از خواصی که نمی خواستند قدمی جلوتر از پیامبر اسلام(ص) بجنگند متوجه شدند که پیامبر(ص) زنده هستند، لذا در زمانیکه دشمن با احساس پیروزی می خواست محل درگیری را ترک کند از روی ساده لوحی یا هر چیز دیگر، فریاد برآوردند که محمّد زنده است!! که بلافاصله از سوی پیامبر گرامی اسلام(ص) از این اعلام منع شدند.

 

عوام برتر از خواص:جدای از خواص، عوامی هم بودند که بدون توجه به حرکت بعضی از خواص که صحنه جنگ را ترک نموده بودند، اطراف پیامبر گرامی اسلام(ص) را خالی نکردند و به نبرد با دشمن پرداختند، یک از آنان شیرزنی به نام نسیبه بود که جهت اطلاع یافتن از سلامت فرزندانش به احد آمد که متوجه شد بسیاری صحنه درگیری را ترک نمودند و جان پیامبر اسلام(ص) در خطر است! لذا وی هم دوشادوش فرزندانش شمشیر به دست گرفت و به نبرد با دشمن پرداخت و در این جنگ جراحات بسیاری برداشت و علی رغم جراحات بسیار، در غزوه حمراء الاسد که فردای آن صورت گرفت شرکت نمود. شاید این روزها هم بسیاری از عوام یا همان پابرهنه هایی که امام خمینی(ره) از آنان یاد می کردند از بسیاری از خواص و مدعیان اسم و رسم دار در کمک رسانی به رهبرشان پیشقدم باشند و حاضرند جان خود و فرزندان و هر چیز دیگری که دارند را در راه اسلام و رهبری نظام اسلامی فدا نمایند و این را قاطبه ملت ایران در دوران انقلاب تا کنون اثبات نمودند.   

اما در کنار این چه بسیار خواصی داشته و داریم که صحنه را ترک و یا حتی به دشمن پیوستند که مردم ما نمونه های مشهود آن را بارها تجربه کردند.

 

انتظار از خواص: انتظاری که از خواص اعم از دولتمردان و نمایندگان ولی فقیه می رود این است که تمام همّ و غمّشان این باشد که رهبری نظام اسلامی را در این جنگ مدد و یاری کنند و اگر سنگی جلو راه است بردارند. متأسفانه در این سالهای متمادی عده ای از دولتمردان اعم از اجرایی و مقننه و بعضاً قضائیه و حتی بعضی از نمایندگان ولی فقیه یا متوجه چنین جنگی نشدند یا اولویّت کاری شان چیزهای دیگر شده، برای نمونه هفت سال است که رهبری نظام اسلامی صدها بار در خصوص فتنه 88 و ظلم و خسارتی که سران فتنه و فتنه گران به نظام اسلامی و مستضعفان جهان وارد کردند مطلب بیان نمودند، اما کسانی که در جایگاه نماینده ولی فقیه و یا پستهای دولتی هستند باید در این مدت این صدهابار را به هزارها بار تبدیل نموده و علیه فتنه گران به میدان آمده باشند تا چشم فتنه و فتنه گران کور گردد. اما متأسفانه می بینیم بعضاً دولتی ها نه اینکه در محکومیّت فتنه و فتنه گران اقدامی نمی کنند بلکه خودشان جزء حامیان فتنه شده و افراد بسیاری از مرتبطین با فتنه را به پستهای بالای مسئولیتی می رسانند و رئیس دولت هم رسماً در مورخ 17/12/94 در جمع مردم یزد در حمایت از یکی از سران فتنه وارد عمل می شود!!

 

این حالت غفلت زده یا به عبارتی سرپیچی، در بعضی از نمایندگان ولی فقیه هم رسوخ کرده و می بینیم طرف که نماینده ولی فقیه است ولی در این هفت سالی که از فتنه گذشته و وارد سال هشتم آن شدیم، آقا حاضر نشده هفت بار و حتی یکبار از کلمه فتنه استفاده نماید. چرا که یا فتنه را درک نکرده و یا نمی خواهد آسیبی از سوی فتنه گران به وی وارد شود. چیزی شبیه این را در صدر اسلام داشتیم که حضرت علی (ع) برای خاموش کردن فتنه جمل به نماینده شان در کوفه دستور حرکت و کمک صادر کردند، اما وی که ابوموسی اشعری باشد سرپیچی نموده و به جای آن با جعل حدیث مردم را به نشستن در خانه دعوت می کرد. براستی آن نماینده ولی فقیه که حاضر نیست در مقابله با فتنه و فتنه گران در کنار رهبری به میدان بیاید با ابوموسی اشعری چه تفاوتی دارد؟ اگر چه تا آن زمان که نماینده ولی فقیه است احترام خود را دارد و اگر امام جمعه هم هست باید پشت سرش نماز جمعه خواند اما چنین امام جمعه ای نمی تواند عصاکشی برای مردم نموده و آنان را از گردنه های فتنه عبور دهد.

 

فتنه ای که در سال 88 در ایران اسلامی با دسیسه های امریکا و انگلیس و اسرائیل طراحی و به دست عده ای خواص خائن و بعضاً افراد فریب خورده رقم خورد و مشوقی شد تا دشمن نقشه های بعدی را چون ایجاد تکفیری های داعشی برای به جان هم انداختن مسلمانان اجرایی کند. ابتدا کلیدش را در سوریه و سپس عراق زد تا در فرصتی مناسب چنین جلادانی را به جان ملت ایران بیاندازند و با کشتار بی رحمانه و وحشیانه شان روی امثال چنگیز و هیتلر و صدام را سفید نمایند. امروز داعش بازخورد فتنه 88 است که اگر غفلت شود و اصحاب و حامیان و ساکتین فتنه در قدرت باشند زمینه برای ورود برادران داعشی خود را در ایران

فراهم می کنند اگر چه به ظاهر ژست مبارزه با داعش داشته باشند.

       

گزیده دوم فرمایشات امام خامنه ای که در مورخ 2/4/95 در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام در خصوص حقوقهای نجومی فرمودند: حقوق های نجومی هجوم به ارزشهاست / دولت با حقوقهای نجومی برخورد و به مردم اطلاع رسانی کند. حاکی از کجراهه ای است که    عده ای سالهاست برای خود درست کردند. همان کجراهه ای که در دولت سازندگی بنا نهاده شد که معتقد به ایجاد قله های ثروت در کشور بود و مردم در کنار این قله ها باید ارتزاق کنند، جمعیّت زیاد هم مانع چنین قله های ثروتی است! لذا فرزند کمتر زندگی بهتر عملاً توسط دولت سازندگی و اصلاحات تبلیغ و عرصه بر کسانیکه فرزند می آوردند تنگ شد. همین قله های ثروت هستند که باید بتوانند در ارکان تصمیم گیری و تصمیم سازی وارد شوند و مردم هم باید به همینها رأی بدهند و اگر به کسی غیر از اینها با اختلاف بالای 11 میلیون رأی بدهند، به زعم اینها حتماً تقلب شده و فتنه ای چون فتنه 88 به یاری اربابانشان باید رقم بخورد. اما هنگامیکه نامزد جریان حامی قله های ثروت با اختلاف بسیار اندک و در مرز دو مرحله ای شدن انتخابات به پیروزی می رسد، بوقهای تبلیغاتی آنان انتخابات را بهترین و سالمترین انتخابات می نامند و به دنبالش دولتی که به نام تدبیر و امید شهرت یافته وزراء و کسانی را بر سر کار        می آورد که زاییده همان تفکر قله های ثروت هاشمی بهرمانی هستند و سرمایه های بالای هزار میلیارد در جمهوری اسلامی کسب کردند.

 

حال که گند حقوقهای نجومی بالا آمده و راهزنی عده ای از بیت المال آشکار شده آقایان به دست و پا افتادند، کی بود، کی بود، ما نبودیم!! عادت آقایان هم این شده که همه تقصیرها را به گردن دولت قبل بیاندازند. و این عوام فریبی ها حربه ای است که جریان لیبرال از زمان مشروطیّت تا کنون از آن بهره برده؛ از یکطرف خودشان می آیند سازمان مدیریت و برنامه را که در دولت قبل با لایحه قانونی منحل شده بود را با لایحه قانونی دیگر احیا می کنند و در خصوص قانون نحوه پرداخت ها وارد شده و پیاز داغ آنرا زیاد می کنند و حقوق وزراء را تا پنج برابر افزایش می دهند و راه را برای مرتفع تر شدن قله های ثروت باز می کنند تا در انتخابات بعدی همین جریان با خیانتهای فراوانش بتواند با توان بیشتری وارد میدان شود . اگر دولت قبل خطایی یا غلطی کرده شما همانطور که بسیاری از مصوبه ها ی دولت قبل را لغو کردید می توانستید این را هم لغو کنید نه اینکه بیایید و برای بهانه آوردن خزانه خالی است، پیاز داغ حقوقها را آنقدر بیشتر کنید که هم دهان خودتان را بسوزاند و هم کام ملت را تلخ نماید. انتظاری که از دولتمردان می رود این است است که در این باقیمانده عمر خود مقداری هم به وظایف مصرح قانونی خود بیاندیشد و با این پدیده شوم برخوردی حقیقی نماید. برخوردها هم از همان نزدیکان چون حسین فریدون برادر رئیس جمهور تا مسئولان صندوق توسعه ملی تا 3 هزار نفر که حقوق نجومی می گرفتند و می گیرند، عملاً باید صورت گیرد نه اینکه فقط بر روی کاغذ باشد.

 

صندوق توسعه ملی با استعفای دسته‌جمعی مدیران نجومی پاکسازی شد!

نشست هیئت امنای صندوق توسعه ملی با حضور رئیس‌جمهور برگزار شد و در این نشست با استعفای دسته‌جمعی رئیس(سید صفدر حسینی) و اعضای هیئت عامل صندوق توسعه ملی موافقت شد. پیش از این فیش حقوقی صفدر حسینی با رقم چند ده میلیونی و وام 300 میلیونی منتشر شده بود.

 

حجت‌الاسلام ذوالنور عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی

از افزایش پنج برابری حقوق وزرای کابینه در دولت روحانی خبر داد و مصرف حقوق های نجومی را مصداق بارز اکل مال به باطل عنوان کرد.

 

راز غیبت‌های ناگهانی حسین فریدون چیست؟بررسی عکس‌های هیئت دولت و شورای عالی انقلاب فرهنگی طی دو ماه اخیر نشان می‌دهد که حسین فریدون در این دو نهاد اثرگذار حضور ندارد. به نظر می‌رسد حاشیه‌های برادر رییس جمهور، وی را گرفتار کرده است. زاکانی: رییس جمهور برای کشف فساد به برادرش و دفترش توجه کند. رئیس سازمان بازرسی کل کشور: صدقی پرونده سنگینی داشت اما با لابی‌ِ حسین فریدون مدیرعامل بانک شد / در مورد مدیرعامل بانک رفاه که فیش حقوقی وی نیز جنجال‌سازی شده است، گزارش تخلف کلان وی در زمان تصدی‌گری در بانک ملی را داشتیم ولی با فشار حسین فریدون و لابی‌گری وی این فرد در سمت مدیرعامل بانک رفاه قرار گرفت. اما حاشیه‌های فریدون در چند ماه اخیر رنگ و بوی اقتصادی به خود گرفته است. علیرضا زاکانی در بهمن‌ماه 1394 با افشاگری باندهای فساد در دولت یازدهم و با بیان اینکه امروز در پسابرجام موج کشور فروشی به راه افتاده و در حوزه‌های متنوع، منابع و سرمایه‌های ملی در حال غارت است، تصریح کرد: عده‌ای به قیمت فروختن کشور در حال پر کردن جیب‌های خود هستند و هدف این سازمان مخوف و خطرناک این است که با توجه به شرایطی که در پسابرجام ایجاد شده، با پول ملت ایران جیب غربی‌ها را پر کند و در واقع پول ملت تبدیل به سرمایه‌ای در جیب غربی‌ها شود و این سازمان جز جیب خودش و منافع طرف خارجی به چیز دیگری متعهد نیست.

 

ظلم مضاعفی که احرامیان برای یزدی ها روا می دارد!!؟: اگر از آسمان کسی نگاهی به شهر یزد و حاشیه های آن از نظر چینش کارخانه های آلاینده داشته باشد به این باور می رسد که تصمیم گیرندگان یا خیلی ناشی بودند یا اینکه سلامت مردم برایشان اهمیّتی نداشته! از یک طرف قرار دادن شهرک صنعتی یزد در مسیر تنفسی شهر (شمال غرب) که غالباً باد از آن سمت می وزد و هر از چند گاهی مردم از بوی بد بعضی از کارخانجات و مواد سمّی رنج می برند و غوز بالا غوزتر قرار دادن یک غول آلاینده در کنار جاده کمربندی و در نزدیکی مناطق مسکونی آزادشهر و خیرآباد و در داخل ریه تنفسی شهر به نام فولاد یزد با قریب 2000 کارگر که آلایندگی آن بر مناطق صفائیه هم تأثیر گذار است.

نکته قابل توجه اینکه چنین کارخانه عظیم شخصی غالباً با وامهای بانکی و تسهیلات ارائه شده از سوی دولت ایجاد و به کار و آلایندگی های خود ادامه می دهد. اما ظلم مضاعف احرامیان از قریب 2 سال پیش آغاز شد که مؤسس مرکز بین المللی قلب محمّد رسول الله در جاده تفت، جناب دکتر فروزان نیا به واسطه اینکه نخواسته بیش از این از وامهای بانکی استفاده نماید اجازه داد تا خیرین صنعت یزد را در کار خود شریک نموده تا کارگران بتوانند در آینده از منافع آن بهره مند شوند که ظاهراً جناب احرامیان و مؤمنین با این عنوان!! می روند و شراکت سرمایه گذاری80 درصدی را پذیرفته و مدیریت مجموعه را به دست گرفته و به تدریج دکتر را کنار زده و کار اجرایی بیمارستان را به بهانه اینکه پول نداریم متوقف می کنند!! و آقایان  به دنبال گرفتن وام دهها میلیاردی میگردند!! چیزی که دکتر فروزان نیا برای دوری از آن شراکت آقایان را به همکاری پذیرفت. مشروح نامه گلایه آمیز دکتر سیّد خلیل فروزان نیا به مردم یزد در سایت یزد فردا به شماره 123787 مورخ 2/4/95 موجود است.

 

معرفی وبلاگ جمعه نامه: jome.parsiblog.com – شمارگان 5000 برگ

به یاد شهدای مدافع حرم  -  پاسخگو: 09131545684

تهیه و تکثیر: یزد-علی اصغر باقری– جمعه 18/تیر/95 برابر با 3 شوال 1437

آدرس جمعه نامه در تلگرام: jomename@