جمعه نامه یزد

بسمه تعالی

جمعه نامه:«سال اقتصاد مقاومتی، تولید­،اشتغال» شماره: 08

اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام:

مسئولان باید با دشمن خارجی و عوامل داخلی او فاصله‌گذاری جدی کنند/آمریکا خود تروریست و تروریست‌پرور است / نباید با تقسیم کردن مردم، کار بزرگ ملت در انتخابات را خراب کرد/دشمن درحال استفاده از خلأهایی در برجام است که بعلت اعتماد به طرف مقابل باقی ماند/ امریکا با اصل جمهوری اسلامی و استقلال کشور مخالف است پس با آن نمی‌توان کنار آمد حضرت آیت ا... خامنه ای «دو قطبی شدن کشور» و «دو دستگی مردم» را تجربه ای خطرناک دانستند و افزودند: در سال 59، رئیس جمهور وقت جامعه را دو قطبی، و مردم را به دو دسته مخالف و موافق تقسیم کرد که نباید این تجربه تکرار شود.                          22/3/96

حسن روحانی و دوقطبی کردن جامعه: در ‏انتخابات 29 اردیبهشت انتخاب میان دو نفر یا یک نفر میان چند نفر نبود، بلکه انتخاب میان دو نوع تفکر بود ‏و مردم یک تفکر را ترجیح دادند که این مبنایی برای حرکت دولت در مسیر آینده کشور خواهد بود.‏  21/3/96

چرا امام و پیشوای خود را کشتند؟!

این پرسش وجود دارد که چرا امام و پیشوای خود را کشتند؟! چگونه شد که طلحه و زبیر با آن فداکاریها در برابر امام خود ایستادند و جنگ جمل به راه انداختند و ابوموسی اشعری (استاندار منصوب حضرت) نافرمانی کرد و مانع کمک مردم کوفه برای یاری حضرت علی (علیه السلام) شد و اصرار وی بر این نافرمانی موجب عزل او گردید و چگونه شد که در جنگ صفین اکثریت لشگر فریب خوردند و خواهان صلح و حکمیّت شدند و چرا خوارج آن جنایتها را انجام دادند و در برابر امام خود ایستادند و در نهایت ابن ملجم مرادی (ل) دست به آن جنایت هولناک زد؟ شاید بخشی از پاسخ این باشد که طغیان گری معاویه، حیله بازی عمرعاص، نفاق اشعث بن قیس، ساده لوحی ابوموسی اشعری، فتنه گری و طغیان ناکثین و قاسطین و مارقین، جنایتکار شدن ابن ملجم مرادی و شمربن ذی الجوشن لعنت ا... علیهما و... یا بخاطر ضعف و نبود ایمان و یا بخاطر این بود که آنها نظر خود را بر نظر امام خود مقدم می داشتند. ابن ملجم مرادی (ل) که به همراه گروهی از یمن به یاری حضرت آمده بودند ابتدا قصیده ای بلند بالا را در مدح امام خود خواند، افرادی چون مالک اشتر هر روز ارادتشان به امام خود بیشتر و بیشتر می شد و افرادی چون ابن ملجم(ل) با اصرار بر نظرات و کج فهمی های خود فاصله می گرفتند تا آنجا که نقشه قتل حضرت را ریختند و بشریت را یتیم نمودند.   

آیا تاریخ تکرار می شود؟!

اگر نگاهی گذرا به تاریخ معاصر ایران و بخصوص انقلاب اسلامی تا کنون داشته باشیم، تکرار قضایایی شبیه آنچه در صدر اسلام اتفاق افتاد را مشاهده می کنیم. از آن اتفاقات حمله روسیه به منطقه قفقاز در زمان فتحعلیشاه و استغاثه مردم در بند برای رهایی شان از دست جلادان تزار، و به صحنه آمدن علماء خصوصاً سید محمد مجاهد و اعلام جهاد و برخوردهای بسیار بد مردم با این سیّد بزرگوار پس از شکستهایی که عامل اصلی آن شاه بی کفایت قاجار بود. در دوران مشروطیّت هم عده ای عوام و خواص فریب انگلستان را خوردند و راهشان را جدا نموده و در نهایت با پیروزی مجاهدین طرفدار انگلیس، رهبر نهضت شیخ فضل ا... نوری را با وضع فجیعی در تهران به دار آویختند و لکه ننگی برای همیشه تاریخ برای تهرانی و ایرانی ثبت گردید و انگلستان هم به پاس اعتماد مردم ایران به وی چند سال بعد قحطی ساختگی ایجاد و طیّ دو سال حدود 9 میلیون نفر را با گرسنگی و امراضی چون وبا به قتل رساند و سپس رضا خان را بر گرده شان سوار نمود. با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران در سال 57 به رهبری امام خمینی(ره) سیل خروشان انقلاب بقدری کوبنده بود که همه را با خود آورد حتی کسانیکه اختلاف فکری اساسی با اسلام و رهبری نهضت یعنی امام خمینی(ره) داشتند به مردم پیوستند اما دیری نپایید علی رغم اینکه ابتدا نخست وزیر از ملی گراها و جریان لیبرال انتخاب شد باز آنها قانع نشدند و با تقویت گروهکهای مسلح جنگهای داخلی را بر انقلاب نوپای اسلامی تحمیل و لیبرالها با اینکه پست ریاست جمهوری را هم از آن خود کردند باز قانع نشدند و منافقین را برای ترور مسئولین و مردم کوچه و بازار تقویت نموده تا اینکه در خرداد 60 این گروهک جنایتکار رسماً جنگ مسلحانه

علیه امام و انقلاب به راه انداخت. با عزل بنی صدر و فرار وی باز جریان لیبرال در شخصیتی چون هاشمی رفسنجانی به دنبال تصاحب ارکان قدرت بر آمد وی ابتدا نخست وزیری میرحسن موسوی بعد قائم مقام رهبری را رقم زد و جریان مذاکره با امریکا را دنبال نمود و در جریان جنگ تحمیلی جام زهر را به امام خمینی(ره) نوشاندند.      

 

چرا امام خمینی(ره) بنی صدر را تحمل کرد؟ امام (ره) بنی صدر را تحمل کرد تا مردم شخصیت واقعی او را بشناسند...

مصوبه رندانه: شورایعالی انقلاب فرهنگی تحت فشار شخص شیخ حسن فریدون (رئیس جمهور) به جای ابطال رسمی سند 2030 رندانه متن زیر را مصوب نمود: ‌«مبنای اقدام در آموزش و پرورش ، «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» بوده و هر گونه موضوع مغایر با این سند ملغی اعلام می‌گردد» ناگفته پیداست که این مصوبه هرگز بر ابطال سند ذلیلانه و استعماری 2030 دلالت نداشته و دست مجریان غربگرا و غیر انقلابی را کاملا باز می‌گذارد تا نسبت به اجرای بخشی ‌(قسمت به قسمت) سند 2030 یا هر سند بین المللی دیگر با این توجیه اقدام کنند که مواردی که اجرا می‌کنیم با «سند تحول تحول بنیادین آموزش و پرورش» مغایر نیست در واقع جناب رئیس جمهور نه تنها مانع از ابطال رسمی سند 2030 شده بلکه با این مصوبه از شورای عالی انقلاب فرهنگی مجوز اجرای رسمی (جزء به جزء) سند 2030 را گرفته است .

با این مصوبه دوپهلو و ابهام برانگیز عملا دست غربگدایان غیر انقلابی و میلیاردرهای اشرافی باز شد تا علاوه بر سند 2030 در مجامع بین المللی در سایر زمینه‌ها به صورت پنهانی توافق کرده و اجرای آن را با این توجیه که با اسناد بالادستی نظیر سند تحول در آموزش و پرورش مغایرت ندارد در دستور کار خود قرار دهند.

به این ترتیب قطار غربگدایان غیر انقلابی و میلیاردرهای اشرافی بر روی ریل رضایتمندی غرب حرکت خواهد کرد و احیانا هر گاه بخشی از اقدامات اجرایی دولت لو برود بلافاصله در مقام قاضی رأسا وارد میدان شده و قبل از آنکه حساسیت ملی ایجاد کند نسبت به لغو موقتی همان قسمت اقدام خواهند کرد (و صد البته پس از کم شدن حساسیت‌ها مجددا همان قسمت را هم اجرا خواهند کرد) خواسته نظام ، رهبری و مردم ، لغو صریح سند ذلیلانه 2030 است.  پژوهشکده مطالعات راهبردی عمار بصیر

 

رندانه ای دیگر: هسته ای وفضایی وکارخونه های ریز ودرشتتون یکی یکی تعطیل شد! تحریمها هم که بیشتر شد! داعشم که اومد تو شهراتون! گاز روهم مجانی دادیم ترکیه و امارات! ناقابل23میلیون رای هم ازتون گرفتم! ‏مردم عزیز ایران یادتان هست؟ یادتان هست رئیس جمهور گفت اختلاس8000 میلیاردى از صندوق ذخیره فرهنگیان غلطه، بگید معوقه بانکى؟ دیگه مهم نیست چى میگید چون متهم گریخت!

 

کنایه جالب رهبرانقلاب به روحانی: رییس جمهور مواردی رو ذکر کردند که باید اینکار بشه باید این کار بشه، مخاطب این بایدها کیه؟! خود ایشون!!

 

نامه 151 نماینده مجلس: آقای روحانی! لغو سند 2030 را رسماً اعلام کنید.

 

آیت ا... مصباح یزدی: آتش به اختیار یعنی تشخیص وظیفه و عمل به آن

 

با حسن روحانی(فریدون) بیشتر آشنا شویم (قسمت دوم): به بیان محقق و نویسنده کامران غضنفری: در مورد سوابق اقای حسن روحانی در جنگ تحمیلی خیلی خلاصه به یکی دو مورد فقط بطور گذرا اشاره میکنیم اقای حسن روحانی تو تبلیغات انتخاباتی خودش در سال92 تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری اشاره میکنه که ایشون در دوران جنگ یک مجمعی رو در مجلس شورای اسلامی تحت عنوان مجمع عقلا تشکیل داده بود و در مورد بحث خاتمه جنگ اونجا مذاکره میکردند واین رو به عنوان یکی از افتخارات خودش توی اون تبلیغات عنوان میکنه اما ایشون بخش دیگر ماجرا رو در اون تبلیغات عنوان نمیکنه بخش دیگر ماجرا این هست که این جلسات به اصطلاح مجمع عقلا به دستور امام خمینی (ره) تعطیل میشه اقای محسن رضایی که اون موقع فرمانده وقت سپاه بودند در مرداد سال 65 در این مورد میگن که امام به محض اینکه این جلسه رو فهمیده بودند دستور میدن به اقای هاشمی که این چیه؟ کی این جلسات رو تشکیل میده هرکسی این جلسات رو تشکیل میده بگید این جلسات رو منحل کنند و از این حرفها نزنند.

 

یعنی به دستور امام این جلسات تعطیل میشه امام اقای هاشمی رو احضار میکنن وایشون رو به واقع توبیخ میکنند اما اقای حسن روحانی به رغم تذکری که حضرت امام سال 64 داده بودند دست بر نمی داره و باز هم پشت پرده بعضا به این جلسات به اصطلاح مجمع عقلا بصورت نیمه علنی ادامه میده تا اینکه حضرت امام مجددا اقای هاشمی رو در خرداد سال 65 احضار میکنند ومیگن که طبق گزارشات فرمانده سپاه یه جمعی از نمایندگان اومدند صحبت از مشکلات جنگ کردند بعد اقای هاشمی میگه که امام از ما خواست که به اونا بگیم که باید تا اخرین فرد با صدام بجنگیم و صحبتی از صلح نکنن باز امام تعطیل شدن اون جلسات به اصطلاح مجمع عقلایی که اقای حسن روحانی پیگیری و اداره میکرد رو دنبال میکنند و دستور تعطیلی اون رو میدن بعد راجع به عملکرد ایشون در دوران جنگ هم که ایشون به عنوان معاون اقای هاشمی معاون فرمانده جنگ بودند وهم مسئول پدافند هوایی کشور بودند خب یکی دو مورد رو اشاره میکنیم اقای هاشمی توی یادداشت 5 مهر 1364خودش مینویسه که مسئولان ترمینال های نفتی جزیره خارک گفتند اگر درست دفاع شود باوضع موجود میتوانیم روزانه تا چهارملیون بشکه نفت صادر کنیم ولی اعتمادی به دفاع نیست یعنی اعتمادی به پدافند هوایی نیست خب مسئول پدافند هوایی کی بوده اقای حسن روحانی یک نمونه دیگری رو اشاره میکنیم.

 

سردار علی فضلی تویکی از خاطراتش درمورد برخی عدم همکاری های اقای حسن روحانی تو زمان جنگ میگه که در عملیات کربلای 5 به یاد دارم هنگامی که قرارگاه های قدس ونجف موفق به تصرف پاشنه و دوئیجی شدند، عراق بمباران های شدیدی را شروع کرد که امان همه را برید عمده این بمباران ها بر روی جاده فجر انجام میشد اقامحسن وقتی شدت بمباران را دید ضمن تماس با اقای هاشمی در خواست موشک هاگ کرد ولی خبری نشد وما همچنان مورد حمله هوایی واقع میشدیم اقامحسن وقتی دید که اقای هاشمی وروحانی به درخواست انها جوابی نمیدهند با بیت امام تماس گرفت و خطاب به اقای محمد علی انصاری گفت وضع خوب نیست اینها شروع کردند اگر حاج احمد اقا فشار نیاورد وضع خوب نخواهد شد دشمن ناامید شده وفشار زیاد می اورد. من به اقای هاشمی هاشمی گفته ام اما ایشان در مقابل مسئول پدافند هوایی یعنی اقای روحانی نمی توانند تصمیم بگیرد مگر حاج احمد اقا فشار بیاورد ایشان به اقای هاشمی بایک ظرافتی بگوید که ناراحت نشود ما صبح به ایشان گفتیم ولی کاری نمیتواند بکند بعد سردار فضلی نقل میکند میگه خوشبختانه عراقی ها وقتی دیدند لشگر شهدا وامام رضا ع باتمام قدرت در حال تصرف مواضع انها هستند طبق دستور فرماندهی کل عقب نشینی به نهر جاسم را شروع کردند بنابراین جو به نفع ماشد وماتوانستیم در موضع قدرت قرار بگیریم ولی از موشک ها خبری نشد یعنی همان موشک های ضد هوایی هاگ که قرار بود جناب حسن روحانی بفرستند. این نمونه ای از اقدامات اقای حسن روحانی در مسئولیت پدافند ضد هوایی است که اینجا اشاره کردیم و موارد خیلی بیش از اینها است که اگر روزی قرار شد که به مسائل نقش اقای روحانی در دوران جنگ همش بررسی بشه خودش یک بحث مفصلی رو شامل خواهد شد اشاره میکنیم به موضوع ماجرای مک فارلین یه جریان سازشکاری که بعد از قضیه ازادی خرمشهر دنبال ختم جنگ از طریق اعلام اتش بس بود وبعدش قصد داشتند که با امریکا رابطه بر قرار کنند اوایل سال 64 اردیبهشت 64میرن سراغ مذاکره پشت پرده با امریکایی ها بعد از حدود یک سال این قضیه منجر میشه به سفر مخفیانه مشاور امنیت ملی رئیس جمهور امریکا و برخی مقامات بلند پایه امریکایی به ایران در خرداد 65 که معروف میشه به ماجرای مک فارلین هدف این قضیه هم برقراری رابطه امریکایی ها با کسانی بود که احتمالا بعد از امام خمینی قدرت رو در ایران بدست میگرفتند خبرگزاری المان 14اسفند65 میگه که رونالد ریگان رئیس جمهور امریکا با اشاره به نتایج گزارش کمیسیون شده تاورماجرای مک فارلین اظهار داشته من ابتکار اولیه مربوط به ایران را با هدف ایجاد رابطه با افرادی که ممکن بود پس از آیت ا... خمینی رهبری را بدست بگیرند انجام دادند وقتی که هیئت مک فارلین خرداد 65 بلند میشن میان ایران اقای هاشمی پیشنهاد میکنه حسن روحانی بره با اونها دیدار و مذاکره کنه اما امام مخالفت میکند با این پیشنهاد اقای هاشمی ولی علی رغم مخالفت امام اقای هاشمی اقای حسن روحانی رو میفرسته به ملاقات این هیئت در هتل استقلال!

 

ایشون به همراه دونفر دیگه با اون هیئت مک فارلین ملاقات میکنند البته اقای حسن روحانی تو این جلسه خودش رو با نام مستعار معرفی میکنه که اگه یه روزی این قضیه ملاقات با امریکایی ها لورفت اسم ایشون مشخص نشه اما امریکایی ها ایشون رو از قبل میشناختند وهمون موقع میفهمند که ایشون اقای حسن روحانی ست که داره از اسم مستعار استفاده میکنه. مک فارلین گزارشی که توسال 1986مینویسه در این مورد میگه که من معتقدم به یک مقام ایرانی مهم دسترسی پیدا کرده ایم و این خوبست تونستیم به اقای حسن روحانی که ایشون اون موقع معاون فرمانده جنگ بود وتوی مجلس هم سمت داشت تونستیم به ایشون دست پیدا کنیم. در یک کتاب دیگر دیوید کریست سرهنگ نیروی دریایی امریکا وکارشناس ارشد تاریخ در پنتاگن به همین موضوع که اشاره میکند میگه که مک فارلین گفته بود بالاخره دست ما به یک مقام حسابی در ایران رسید درمسیر رسیدن به چیزی هستیم که می تواند دستاوردی حقیقتاً استراتژیک دربرابر شوروی باشد یعنی آنها به یک مقام ایرانی دست پیدا کردیم دست پیدا کردن هم مشخص هست که معناش چی هست

 

خوب بعد که قضیه مک فارلین توآبان 65 لومیره اقای هاشمی ادعامی کنه که ما ازاین قضیه اومدن هیئت آمریکایی اطلاعی نداشتیم ولی بعد ادعا می کنه که همه این ماجرا با اطلاع امام بوده اما امام ازاین قضیه اطلاع نداشته چون وقتی همون خرداد65 آقایون میرن خدمت حضرت امام می گن که یک هیئت آمریکایی اومده ومی گن معاون رییس جمهورآمریکاست ودرخواست ملاقات دارند امام منعشون میکنه برای ملاقات با اونها و میگه برید ببینید اینها کیند و اصلا برای چی به ایران اومدن وقتی امام میگه ببینید اینها کی هستند و برای چی به ایران اومدن یعنی امام اصلا ازقبل تواین جریان نبوده وازاین ماجرااطلاعی نداشته به واقع آقای هاشمی قصد داشته امام رادوربزنه وایشون رودرمقابل یک عمل انجام شده قراربده تا امام تسلیم بشه وکوتاه بیاد که امام زیربارنمیره نشریه نیویورک پست آمریکا مطلبی روسال 1394می نویسه درمورد اهداف پشت پرده ارتباطات درماجرای مک فارلین می نویسه که هاشمی وروحانی دردوره ریگان قصد داشتند تا پرونده انقلاب رادرایران ببندند و یابه عبارت بهترفاتحه انقلاب رابخوانندجالبه می گه که اینا قصد داشتند فاتحه انقلاب را در ایران بخونن بعد تو این گزارش می گه که ترکیب هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی هسته اصلی حزبی روتشکیل میدن که اوباما امیدوار به پیروزی اونها درانتخابات آتی ایرانه این دو نفر سابقه پوشیدن لباس میانه روها رو دارن درسال 1985یعنی همون سال 64و65 اونها حتی دولت ریگان رومتقاعد کردند که می توانند به بسته شدن فصل انقلاب درایران کمک کرده و ایران را به سمت شرایط عادی هدایت کنند خب اینها موفق نمیشن این کارو بکنن تاخرداد سال 65 ....

 

 تازه‌ترین نمونه پشتیبانی واشنگتن از تکفیری‌ها، آمریکا 120 سرکرده داعش را از رقه خارج کرد: ارتش آمریکا که در حال دگردیسی از حامی پشت پرده به حامی علنی از تروریست‌ها در سوریه است، آن دسته از سرکرده‌های داعش که دارای تابعیت غربی بودند، را از شهر در حال سقوط «رقه» به منطقه‌ای امن هلی‌برن کرد.        کیهان 25/3/96

 

معرفی وبلاگ جمعه نامه: jome.parsiblog.com – شمارگان 2500 برگ

با یاد شهید محراب آیت ا... صدوقی  پاسخگو:09131545684

تهیه و تکثیر: یزد – علی اصغر باقری – جمعه 26/ خرداد /96 برابر با 21رمضان 1438