تتمه شماره 35
اگر چه عکس العمل مجری برنامه نکوهش این خانم نسل سومی بود اما چنین شعار مخاطره آمیزی نمی تواند بدون دلیل باشد و شاید این عکس العملی است در برابر اعمال نادرست آقای هاشمی رفسنجانی که در طول پنجاه سال گذشته داشته و این خانم نسل سومی شاید گوشه هایی از آن را مشاهده نموده؛ و اما روحیّات آقای هاشمی رفسنجانی تا کنون اینچنین بوده که هر چه را خواسته و به نظرش صحیح می رسیده تلاش می نموده تا بر دیگران اعم از امام و امت غالب نماید!! چه اینکه در بسیاری از موارد مقاصد خود را پی گیری و اجرا نموده است که بطور فهرست وار به گوشه هایی از آن اشاره می شود. البته قبل از آن باید به عرض برساند که ولایت فقیه که همان استمرار امامت در عصر غیبت است به سیره و روش پیامبر گرامی اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام عمل نموده و حتی آن شمری هم که بر روی سینه امام حسین علیه السلام نشسته امام علیه السلام تلاش می نماید تا او را از گمراهی نجات داده و به راه حق متمایل سازد! اما این عطوفت امام علیه السلام دلیلی نمی شود که ما شمرها و یزیدی های آن زمان و کسانی که در این زمان شمشیر بر روی امام و امت و نظام اسلامی کشیده و فتنه ها آفریدند اعلام برائت ننموده بلکه به عنوان یک تکلیف دینی باید چنین برائتی را ابراز نماییم.
آقای هاشمی رفسنجانی را اگر بخواهیم در یک کلام خلاصه نماییم به کلمه «من» می رسیم چه اینکه یکی از طرفداران وی هم در جلسه ای با حضور وی و در تجلیل از او می گوید: هاشمی رفسنجانی، هاشمی رفسنجانی است. و این جمله حقیقتی است که این سالها در عملکردش موج می زند. رسیدن به این نکته نیاز به دلیل پیچیده ای ندارد و کافی است شما خاطرات روزمره آقای هاشمی رفسنجانی که خود منتشر نموده است را مطالعه نموده و به منیبّت آقای هاشمی پی ببرید.
قبل از انقلاب بر خلاف نظر بساری از علمای انقلابی، از جمله حضرت امام(ره) حامی گروههای مارکسیستی کمونیستی و التقاطی به جهت انقلابی بودن بود و از علماء و مراجع می خواسته تا سهم امام علیه السلام جهت کمک به این گروهها اختصاص دهند و زمانی که امام خمینی(ره) در سال 1353 با وی مخالفت می کنند گویا بنای قهر را می گذارد و در 12 بهمن سال 57 به استقبال امام خمینی(ره) هم نمی رود! همچنین تلاش می نماید تا آیت ا... مصباح یزدی را با خود همراه کند که موفق نمی شود و هم اکنون که بیش از چهل سال از قضیّه گذشته کینه اش نسبت به آیت ا... مصباح کم نشده بطوریکه خاطره جلسه آنروز خود را در سال جاری 93 در دیدار با خانواده شهید قدوسی با تحریف و خلاف واقع گویی یادآوری می کند!!.
پس از پیروزی انقلاب که گروههای التقاطی و مارکسیستی که موج سواری نموده و با غارت اسلحه های پادگانها خطری بالفعل و بالقوه برای جمهوری اسلامی ایران بودند، هاشمی رفسنجانی با توجه به ارتباطات تشکیلاتی و سری که با این گروهها داشت می توانست نقش مهمی را در مهار آنها ایفا نماید لذا با توجه به توان بالای مدیریتی وی، مسئولیتهای مهمی را نیز بر عهده او گذاشته شد تا در کنار خدمت، حوادثی چون انفجار حزب جمهوری اسلامی و نخست وزیری و دیگر ترورها اتفاق نیفتد. اما متأسفانه به جای مهار این گروهها آقای هاشمی رفسنجانی عناصری خطرناک را با پوشش هایی به مسئولیتهای کلیدی رساند که نمونه اش میرحسین موسوی و بهزاد نبوی و تبع آن کشمیری از سازمان مجاهدین خلق و.. بود و حتی زمانی که رجایی و باهنر توسط کشمیری(دبیر شورای امنیت ملی) به شهادت می رسند و اتهام بهزاد نبوی در این ماجرا محرض بوده آقای هاشمی رفسنجانی از بهزاد نبوی حمایت نموده و پرونده شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر به جای رسیدگی در دادسرای انقلاب به دادگستری ارجاع تا افرادی چون شهید لاجوردی نتوانند پرونده را پی گیر شوند و..!!
و اما زمانی که دکتر آیت می خواهد چهره میرحسن موسوی مورد حمایت هاشمی رفسنجانی را در مجلس شورای اسلامی برملا کند همانروز در جلو خانه اش ترور می شود و پرونده های مربوط به میرحسین هم به سرقت برده می شود. در زمان انتخابات ریاست جمهوری اول، آقای هاشمی رفسنجانی نظرش بر این بود که جلال الدین فارسی که یک افغانی الاصل است به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری پذیرفته شود و بقدری بر این امر اصرار داشت که خودش می گوید حتی نزد حضرت امام(ره) هم گریه کرده تا بپذیرند!! اما امام خمینی(ره) نپذیرفتند. چرا که این کار خلاف قانون اساسی بود. در اینجا آقای هاشمی کاری به قانون اساسی ندارد بلکه به غالب شدن گروه خودش می اندیشد که با هم با سرهنگ قذافی در لیبی مرتبط بوده تا حمایتهای قذافی و.. را همراه خود داشته باشد.
در قضیّه دولت موسوی اگر به اسناد و مدارک نگاه کنیم متوجه می شویم که ارتباط موسوی بیشتر با هاشمی رفسنجانی(رئیس مجلس و فرمانده جنگ) بوده و به دولت دستور می داده و دولت موسوی به نظرات رئیس جمهور آیت ا... خامنه ای ترتیب اثر نمی داده و این دستورات آقای هاشمی بوده که اجرا می شده!!
در قضیّه دفاع مقدس هاشمی رفسنجانی اعتقادی به کلام حضرت امام(ره) که شعار جنگ تا رفع فتنه از عالم را دادند و اینکه متجاوز باید توسط رزمندگان اسلام تنبیه و رژیم بعثی عراق سرنگون شود نداشت، لذا دولت موسوی هیچگاه همه امکانات کشور را برای جنگ بسیج ننمود و این مردم بودند که به تبعیت از امام خود جبهه ها را پشتیبانی می کردند. هاشمی رفسنجانی هم با شروع عملیات والفجر در یکی از خطبه های نماز جمعه تهران اعلام نمود ما در جنگ 10 والفجر بیشتر نداریم!! و نظرش عملیّاتهای محدودی بود که بوسیله آن بتوان راه مذاکره با دشمن و امریکا را باز نمود چه اینکه در اواسط جنگ تحمیلی مذاکره با امریکا و خرید تسلیحات و آمدن مک فارلین به ایران با محوریت هاشمی رفسنجانی اتفاق افتاد.
هاشمی رفسنجانی در سال 66 تلاش نمود تا به هر شکلی که هست جنگ را به پایان برساند لذا بر خلاف تصور همه فرماندهان به جز آقای محسن رضایی که با هاشمی همراه بود عملیّات بزرگ سال (والفجر 10) با اعلام قبلی هاشمی! در منطقه شمال غرب طراحی و در زمستان اجرا شد که همانطور که پیش بینی می شد تلفات بسیار سنگینی به نیروهای ما وارد شد و دشمن بعثی توانست با نیروهای دست نخورده اش در جنوب ابتکار عمل را به دست گرفته و مناطق فاو و شلمچه و جزایر مجنون و حاج عمران در غرب را باز پس گیرد تا زمینه برای آنچه هاشمی می خواست به امام راحل بقبولاند فراهم شود! و در نهایت با تهیّه گزارشهای خلاف واقع با محوریّت هاشمی رفسنجانی در جلسه 23 تیرماه 67 چنان کردند که امام خمینی(ره) تصمیم گرفتند جام زهر را بنوشند.
اگر می خواهید هاشمی رفسنجنی را بهتر بشناسید کتاب راز قطعنامه را مطالعه نمایید که چگونه جام زهر به امام راحل نوشانده شد!!
در دوران سازندگی هاشمی رفسنجانی توجهی به نظرات مقام معظم رهبری نداشت و کارهایی چون محدود کردن رشد جمعیّت، گران نمودن دلار از 70 ریال به دلار شناور 1400 ریال و.. که تا کنون کسی نتوانست رشد سعودی آنرا کنترل نموده و ارزش پول ملی هر روز کاهش یافت. رشد تجمل گرایی و تهاجم فرهنگی و .. در کارنامه هاشمی رفسنجانی است. هاشمی با ایجاد حزب کارگزاران زمینه روی کار آمدن سید محمد خاتمی را فراهم نمود تا در فرصتی دیگر خودش به عرصه ریاست جمهوری بازگردد که با نه بزرگ ملت در سال 84 مواجه شد لذا انتقام از ملت را در سال 88 با ایجاد فتنه و تهمت بزرگ تقلب در انتخابات از مردم و نظام اسلامی گرفت و ضربات جبران ناپذیری را به جمهوری اسلامی ایران وارد نمود و قصد این را داشت که با آن آشوب و بلوا که با حمایت دشمنان نظام اسلامی بویژه انگلیس خبیث و امریکا و اسرائیل همراه بود رهبری را در تنگنا قرار داده تا جام زهر را نوشیده و نظر وی را بر نظر قاطبه ملت ترجیح دهند!!
حمایتهای هاشمی رفسنجانی از دولت آقای حسن روحانی خود بحث مفصلی دارد و چطور شد که در این انتخابات که آقای روحانی در مرز اکثریب مطلق بود و اگر آراء باطله جزء آراء مأخوده به حساب می آمد آقای روحانی باید به مرحله دوم می رفت، هاشمی این را می پذیرد و خیلی هم تعریف و تمجید می کند! اما در دوره قبل که انتخابات توسط همان دولت و شورای نگهبان و گروههای مردمی برگزار شد با یازده میلیون اختلاف آراء هاشمی تهمت تقلب زد! که این هم دلیلی بر این است که هاشمی رفسنجانی همه چیز را فقط با محوریّت «من» می سنجد و هر کس با «من» او مخالف باشد باید منزوی شود. و اگر امروز خانم نسل سومی امنیّت خود را به خطر می اندازد و در برنامه زنده ... بر هاشمی رفسنجانی می گوید شاید نظرش همین «منیّتی» باشد که بر هاشمی رفسنجانی غالب شده نه به عنوان یک مسوول کشور.
براستی که این خانم نسل سومی خوب متوجه خطاهای استراتژیک هاشمی رفسنجانی شده و در برابر آن عکس العمل نشان داده چرا که بعضاً نسل دومی ها و نسل اولی ها هم هستند که در عین دیدن فتنه هایی چون 88 نمی خواهند اشتباهات فاحش و غیر قابل جبران هاشمی رفسنجانی را بپذیرند و سعی دارند خطاهای غیر قابل بخشش وی را که ریشه در تضییع حقوق ملت و حق الناس دارد را با عباراتی چون تکه کلامهای امام و رهبری درباره وی توجیه نمایند اما دریغا که طلحة الخیرها و سیف الاسلام هایی چون زبیر هم که بالاترین لقب ها را از رسول گرامی اسلام(ص) دریافت کردند به خاطر هواهای نفسانی آن القاب را بر باد داده و در برابر امام خود شمشیر کشیدند و فتنه 88 ، شمشیر هاشمی رفسنجانی با حمایت استکبار جهانی بر روی امام و امت و نظام اسلامی بود که این شمشیر اگر چه کند شده امام هنوز نشکسته و به نظر می رسد همین نسل سومی ها باید پا به عرصه گذاشته و شمشیر خیانت را از سر نظام اسلامی دور و دفع نمایند چرا که روحیه محافظه کاری در نسل اولی ها و نسل دومی ها علی رغم آگاهی بالاتری که دارند بیشتر است.
معرفی وبلاگ جمعه نامه: http://jome.parsiblog.com
( به یاد شهدای گمنام تکیه امیر چخماق - تلفن پاسخگو: 09131545684)
تهیه و تکثیر: یزد - علی اصغر باقری 8/12/93 برابر با 8 جمادی الاولی 1436